عمامه سیک و کیمونوی گیشا: مرز نزاکت فرهنگی در مد کجاست؟

بیانسه، سلنا گومز و کیتی پری به خاطر استفاد از نمادهای فرهنگ های دیگر به دردسر افتاده اند

لباس‌ها می‌تواند برای مردم یک کشور یادآور گذشته استعمارگر باشد - PIERRE VERDY / AFP

 روزی نیست که موضوع استفاده از نمادهای دیگر فرهنگ‌ها توسط کسانی که به آن فرهنگ تعلق ندارند در رأس اخبار رسانه‌های جهان قرار نگیرد.

اگر طراح مدی در کلکسیون جدیدش اشتباهی (فرهنگی) نکرده باشد، مطمئناً سرخط اخبار درباره یک گروه جوان دانشجوست که لباس مهمانی‌شان را درست انتخاب نکرده‌اند.

هرچند برخی می‌گویند اعتراض به استفاده نادرست از فرهنگ‌ها «نزاکت سیاسی اغراق‌آمیز» است، برای بسیاری دیگر این مورد بسیار جدی و واقعی است.

باید دید فرق میان استقبال از فرهنگ‌ها با استفاده نادرست از نمادهای آن‌ها چیست.

در سال‌های اخیر، موارد بسیاری مشاهده‌شده که شخصیت‌های محترم و پرنفوذ جامعه در این مورد مرتکب اشتباه شده‌اند. 

برای نمونه، در سال ۲۰۱۹، گوچی، طراح مد، به خاطر استفاده از عمامه روی مدل‌های سفیدپوست به باد انتقاد گرفته شد.

بسیاری از اعضای جامعه سیک‌ها آن را حرکتی توهین‌آمیز تلقی کرده و گفتند عمامه نماد یک اعتقاد است نه یک وسیله تزيینی برای مد.

هارجیندر سینگ کوکرجا نوشت: «گوچی عزیز، عمامه سیک‌ها یک ابزار جدید مد روز برای مدل‌های سفیدپوست نیست بلکه نماد اعتقاد مؤمنان سیک است. مدل‌های شما از عمامه به‌عنوان «کلاه» استفاده کرده‌اند درحالی‌که سیک ها آن را ردیف به‌ردیف دور سرشان می‌پیچند. استفاده از عمامه جعلی سیک‌ها بدتر از فروش اجناس جعلی گوچی است.»

در سال ۲۰۱۷ نیز موسسه مد «ویکتوریا سیکرت» به خاطر استفاده از سرپوش بومیان آمریکا برای مدل‌هایش و مزون شانل به خاطر «سرقت» فرهنگ ابوریجینی (بومیان استرالیا) به باد انتقاد گرفته شدند. شانل برای کلکسیون بهارو تابستانش یک بوم‌رنگ به مبلغ ۱۱۰۰ پوند سفارش داده بود.

همین انتقادات در سال ۲۰۱۶ علیه طراح مد، مارک جیکوبز اقامه شد که الگوی موی سیاه‌پوستان (موسوم به درِد لاک) را برای مدل‌های سفیدپوستش انتخاب کرده بود. جیکوبز در واکنش به این انتقادات گفت: «به همه‌کسانی که داد «استفاده نادرست فرهنگی» یا یاوه‌های دیگری در مورد نژاد یا رنگ پوست‌هایی را می‌زنند که مدل موی خاصی را دنبال می‌کنند: جالب است که از زن‌های رنگین‌پوست برای صاف کردن موهایشان انتقاد نمی‌کنید.» او بعداً از بابت این اظهارات و برای انتخاب مدل موی زنان سیاه‌پوست برای مدل‌های سفیدپوستش عذرخواهی کرد.

 

 

اما این بحثی است که کسانی که دیگر نمی‌توانند گوشواره حلقه‌ای به‌ گوش کنند، موهایشان را ببافند، سربند ببندند، دست‌هایشان را با حنا  و پیشانی‌شان را با علامت زنان هندی رنگین کنند، استفاده می‌کنند. بیانسه، سلنا گومز و کیتی پری همگی به ترتیب به خاطر استفاده از حنا و لباس گیشاهای ژاپنی به دردسر افتادند.

از دیگر افراد مشهوری که به سوءاستفاده از دیگر فرهنگ‌ها متهم شده‌اند باید از آدل و کیم کارداشیان وست نام برد.

اما مشکل جایی است که نمادها یا ابزار فرهنگ دیگری در عوض قدردانی و استقبال از آن به‌عنوان یک وسیله مد استفاده می‌شود.

به این دلیل بود که دانشجویان دانشگاه بریستول به خاطر برگزاری پارتی «شب راجه» چنین موردانتقاد قرار گرفتند، اما اگر برای رفتن به یک عروسی هندی ساری بپوشید اشکالی ندارد.

دکتر رویس ماهاوات، استاد ارشد مطالعات فرهنگی در دانشکده سینت مارتیز به ایندیپندنت می‌گوید وقتی پای استفاده از نمادهای فرهنگ دیگری به میان می‌آید، به موضوعی سیاه‌وسفید نگاه نمی‌کنید. «تعیین حدومرز» خود یک مشکل است: «این امر در کسانی که  نپذیرفته‌اند استثنایی تلقی کردن بریتانیایی‌ها و آمریکایی‌ها تمام‌شده و برتری فرهنگ سفیدپوست به‌ویژه در عصر شبکه‌های اجتماعی به چالش کشیده شده است، ایجاد عقده قربانی بودن می‌کند.» 

«درواقع «محدودیت» به خصوصی وجود ندارد. کسی طراحان مد را از کاری بازنمی‌دارد. موضوع استفاده از خصوصیات فرهنگی دیگران اکنون بخشی از حلقه رسانه‌های مد شده است.» 

«اگر گروهی دانشجو بدون آن‌که بدانند یا اهمیت بدهند (مشکل می‌توان این دو را از هم تشخیص داد) می‌خواهند برای یک‌شب تظاهر کنند که راجه بریتانیایی هستند، ( بی آنکه توجه کنند) چگونه هند تحت حکومت بریتانیا قرار گرفت و درواقع لباس چه نقشی در سرکوبی مردم هند داشت، فکر می‌کنم زندگی در زمان حال برای این دانشجویان حقیقتاً وحشتناک باشد.»

البته این بدین معنا نیست که تنها آلمانی‌ها و اتریشی‌ها شلوار کوتاه چرمی و بریتانیایی‌ها مثل رقصندگان موریس لباس می‌پوشند، اما این درک تدریجی به وجود آمده که باید در مورد نژادها حساسیت بیشتری به خرج داد.

دکتر ماهاوات می‌گوید: «نژادپرستی در مفهوم لباس منعکس می‌شود. در تمام طول تاریخ، زنان غیر سفیدپوست مرعوب شده‌اند و نحوه پوشش و نمادهای هویتشان در این روند دخیل بوده است.

«نژادپرستی ساختاری و حقوق استخدامی سیاه‌پوستان به استانداردهای زیبایی سفید و ابزاری برای اطاعت‌پذیری بوده است. هرچند ممکن است به دخترانی که در لباس محلی اتریشی و آلمانی آبجو سرو می‌کنند بخندیم، اما لباس سنتی آلمانی‌ها هرگز به‌عنوان عاملی در تبعیض نهادینه اجتماع برای سرکوبی مردم این کشور بکار نرفته است.»

به همه‌کسانی که آن‌قدر منفی‌بافی می‌کنند: من به فرهنگ چین بی‌احترامی نمی‌کنم. تنها قدردانی‌ام را به فرهنگشان نشان می‌دهم. پستم را حذف نمی‌کنم چون کار بدی جز نشان دادن علاقه‌ام به این فرهنگ نکرده‌ام. این‌یک لباس لعنتی است و زیبا هم هست.

این پست یک دختر جوان است که در مهمانی آخر سال مدرسه‌اش لباس چینی برتن کرده بود. این پست به‌عنوان «تبعیض نژادی نه‌چندان جدی» بحث‌های فراوانی برانگیخته است.

دکتر ماهاوات می‌گوید: «نکته اینجاست که صنایع مد و ایده‌های غربی برای پوشش و لباس‌های فانتزی، نماد گذشته استعمارگر و امپریالیستی ماست که نمی‌توانیم از آن جدا شویم.»

«از نحوه تولید و مصرف پوشش گرفته تا تبلیغ برای آن‌ها و حتی تجربه‌شان، دنیای مد همچنان به تم و تصاویری ادامه می‌دهد که سرآغاز سیاست‌های استعمارگرایانه بود.»

«فرهنگ غالب نمی‌داند در عصر رسانه‌های دیجیتال با آن چگونه کنار بیاید. ما در یک طوفان کامل قرار داریم.»

دکتر ماهاوات معتقد است که تبعیض نژادی ساختاری توسط رسانه‌ها ترغیب شده و ما کارهای زیادی باید در این مورد انجام دهیم.

«در عوض محدودیت باید به نوآوری طراحان جوان، شخصیت‌پردازان و خبرنگاران مد نگاه کنیم که بسیاری از آن‌ها سفیدپوست نیستند. اگر کسی بخواهد لباسی برتن کند که به‌وضوح یادآور دوران اختناق استعمار است، کسی جلوی آن‌ها را نمی‌گیرد اما باید انتظار داشته باشد از او سؤال شود چه در فکرش گذشته است.»

© The Independent

بیشتر از زندگی